بخاطر شادی

ساخت وبلاگ
به نام خدا امروز بعد از مدتها اینجا مینویسم. خدابخواد چندنفر از عزیزان میخوان برن کربلا. بسلامتی ان شاءالله... خدایا در پناه خودت باشن سلامت برگردن ان شاءالله... امروز سه تا بحث سلفی وقتمو گرفت!! (دیگه تکرار نشه ها!!) بعدشم نمیدونم چرا ترسیدم دیگه نرفتم پارک بانوان! ترسیدم دیر شه!! اما در عوض رفتم یه دفتر فنری خوشگل بگیرم واسه ایده ای که به ذهنم رسیده! تو همین اثناء ، چندتا خودکار نمدی خوشگل، با یکی دو قلم لوازم آرایش (صرفاً برای مصرف خونه ^_^) که تموم شده بود، با یه کیف کوچیک هم گرفتم... الآن هم میخوام ایده مو پیاده کنم... این دفتر قراره دفتر متون داستان شرلوکی، به زبان فارسی و انگلیسی باشه... ان شاءالله که چیز خوبی در میاد :) چشام میسوزه... ظهر نخوابیدم الآنم یه چرت کوچیک زدم ولی نمیرسه!! خیلی وضع  خرابه!! خخخ ای وای... :) بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : فنریر گری بک,فنریت فولاد,فنری برقی, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 220 تاريخ : يکشنبه 30 آبان 1395 ساعت: 10:14

خداروشکر! خار ماهی بالاخره بعد از ۱۷ روز از گلوم دراومد!!خداروشکر!

بخاطر شادی...
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 200 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 10:17

گاهی دلت برای خودت تنگ میشود... گاهی دلت میخواهد کسی از آسمان بیاید و به همه ی آنهایی که دوستشان داری و دلت نمی آید دلشان را همانطور که دلت را شکستند، بشکنی یا مثل آنها با رفتارهای بچگانه اذیتشان کنی، بگوید که : «کمی! فقط کمی ملاحظه کن!».... اینجور موقع هاست که دلت میخواهد کمی با خودت خلوت کنی... این بار، برای «خودت» وقت بگذاری... این، حداقل و بی آزارترین خودخواهی ای است که میتوانی داشته باشی... فکر میکنم اینقدرش لازم است!... امشب با خودت و خدای خودت خوش باش... بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : گاهی دلت برای خودت تنگ میشود,گاهی دلم برای خودم میسوزد,گاهی دلم برای خودم تنگ می شود,گاهی دلم برای خودم تنگ میشود بهمنی,گاهی دلم برای خودم,گاهی دلم برایت تنگ میشود,گاهی دلم برای,گاهی دلم برای خودم تنگ ميشود,گاهی دلم برای خودم تنگ میشه,گاهی دلم برای تو تنگ میشود, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 10:17

بالاخره یه وب زدم که شرلوکی هامو اونجا بذارم! :)

" شرلوک هلمز "

بخاطر شادی...
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:45

موسیقی «عجب ماه بلندی تو ... که گردون را بگردانی...» تو گوشمه... دیشب حاصل تلاش بسیارم رو توی یک پست تو وب شرلوکیم گذاشتم! خخخخ کسی شاید فکرشم نکنه عروس خانم تو ایام خرید وسائلش میشینه کلیپ تحلیلی شرلوک هلمز درست میکنه! به طرز عجیبی احساس میکنم همه چیز خواب وار داره میگذره... توی سجده ی آخر نماز از خدا خواستم خدایا بیدارم کن و بیدار نگهم دار... توی این ایام که هم مجردی و هم متأهل! هم مهمانی و هم میزبان! هم از دنیا استفاده میکنی و هم استفاده نمیکنی! هم زمان داری و هم نداری!... هم اختیار داری و هم نداری! ... این ایام «گذار» باید بگذره تا زندگی روی خط درست و عادیش بیفت بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : سجده ی آخر نماز,ذکر سجده ی آخر نماز, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:45

به نام خدا قبلاً یک چنین وبی داشتم که بعلت چند تا مزاحم عجیب دائم آدرسش رو عوض کردم! بعد هم بخاطر خلوتی بیش از حدش بستمش. اما الآن تصمیم گرفتم دوباره ایجادش کنم. پس مشخصات وب فعلیمو تغییر دادم و دوباره ایجادش کردم.  به یاد این شعر و این تصویر که خیلی دوستش داشتم و دارم :)  و همچنین این رسم قشنگ که نوشته های رنگارنگ توی وبلاگ من، مزین به لینک یک موسیقی هستند. به هر چی رنگ زندگی نداره نه بگو ^_^   بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 172 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:45

این روزها که توی زندگی متأهلی و خونه و زندگی خودم هستم، شرایط بینابینی و گذاری رو تجربه میکنم... شاید خیلی ها به احساسشون اینقدر گوش ندن، اما من صدای کوچکترین امواجش رو میشنوم... شاید برایی همین هست که بعد از یک ماه زندگی مشترک، تازه دیروز خیابونهای این محل رو کشف کردم! سومین یا چهارمین باری بود که خودم تنهایی بیرون میرفتم اما بالاخره کم کم یه نقشه ی ذهنی از محیط ایجاد کردم که قصد دارم ان شاءالله بسطش بدم! در این حد که نزدیکترین ایستگاه مترو رو هم که یاد بگیرم دیگه عالی میشه! ^_^ اونوقت خودم میتونم برم و به مامان اینا سر بزنم. اصلا خیلی عالی میشه! :) من فراین بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:44

 خدا رو شکر، این حوالی ، یک فروشگاه خوب ، یک لباس فروشی خوب ، سبزی پاک کنی خوب ، یک خرازی خوب و دو پارچه فروشی خوب و چند تایی پلاستیک فروشی خوب پیدا کردم. البته همه ی اینها بودن و به چشم میخوردن ولی الآن دیگه جاشونو دقیق میدونم... بیشتر غذاهای معروفو درست کردم بد هم نبود. قرمه سبزی ، قیمه ، ماهی ، لوبیاپلو ، عدس پلو ، آب گوشت ، ورقه ، سوپ سبزیجات، الویه ، کتلت ، سمبوسه گوشت ، ... یه چندتا غذای دیگه مونده ؛مثل فسنجون ، کشک بادمجون ، میرزاقاسمی ، کوکوسبزی ، آش ، سوپ شیر ، ماکارونی ، و کوفته که  اونارم بتونم یبار درست کنم ترسم بریزه خوبه! بلدمشون ولی خیلی ترسناک بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:44

 تا به امروز، در تمام مدت نامزدی ، خرید جهیزیه ، عروسی و بعد از اون، نذاشتم آب تو دل وب شرلوکیم تکون بخوره! اون چند روزی هم که پست گذاشتم نت ندارم، درواقع، بخاطر این بود که از خونه ی پدری ، به خونه ی خودم اومده بودم و هنوز خط اینترنتمون رو وصل نکرده بودیم! خخخخ بله در این حد!! شاید تصورش هم برای بعضی خوننده های اون وب مشکل باشه که عروس خانوم شب بعد از عروسیش هم با گوشی بره وب رو چک کنه! خخخ حالا هی بیان کامنت نذارن! :/ ^_^ ولی حالا بعد از این همه رسیدگی، میخوام یه چند روزی به کارهای دیگه ای برسم که پشت سررسید آشپزخونه ام یادداشت کردم! بعله یادداشت مینماییم! فکر بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : یعنی در این حد,هیچ دردی در این حد نیست, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 200 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:44

 همه چیز خوبه خدا رو شکر، ولی خب یذره ترس هست، یذره امید، یذره احساس تنهایی و یذره احساس شلوغی! خلاصه احساسات و افکار مختلفی از ذهن و قلب آدم عبور میکنه که دیدم بهتره هر چه سریعتر به خودم مسلط بشم... هآه...یک نفس عمیق میکشم و هر لحظه خونه ی مادربزرگم رو تصور میکنم که «چطور در اونجا زمان طولانی میگذره و انسان غرق در محیط نیست بلکه «زندگی رو نفس میکشه» و از «لحظاتش» لذت میبره؟...» سعی میکنم همون ویژگی ها رو در خونه و خودم ایجاد کنم... که شبانه روز بصورت «روز رو شب کردن و بالعکس» نگذره! بلکه زندگی و زنده بودن   دوووووست دارم زندگی روووووو...       بخاطر شادی...ادامه مطلب
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : جز درک حس زنده بودن, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 233 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:44