سجده ی آخر

ساخت وبلاگ

موسیقی «عجب ماه بلندی تو ... که گردون را بگردانی...» تو گوشمه...

دیشب حاصل تلاش بسیارم رو توی یک پست تو وب شرلوکیم گذاشتم!

خخخخ کسی شاید فکرشم نکنه عروس خانم تو ایام خرید وسائلش میشینه کلیپ تحلیلی شرلوک هلمز درست میکنه!

به طرز عجیبی احساس میکنم همه چیز خواب وار داره میگذره... توی سجده ی آخر نماز از خدا خواستم خدایا بیدارم کن و بیدار نگهم دار...

توی این ایام که هم مجردی و هم متأهل! هم مهمانی و هم میزبان! هم از دنیا استفاده میکنی و هم استفاده نمیکنی! هم زمان داری و هم نداری!... هم اختیار داری و هم نداری! ...

این ایام «گذار» باید بگذره تا زندگی روی خط درست و عادیش بیفته...

نمیدونم؛ شاید هم اصلش همینه و بقیه ی اوقات روی خط نیست!! ولی خب، من به بقیه اش بیشتر عادت دارم تا این حالت برزخ مانند... فقط باید به خودم یادآوری کنم که : ازش لذت ببر! اگر نمیتونی کارهایی که همیشه میکردی انجام بدی، غصه نخور! خودت رو سرزنش نکن! طبیعیه! اگر بهم ریختی ، عیب نداره! اینقدر خودت رو چک نکن! به خودش بسپر و رها کن! خودت باش! آروم باش! و در هر عمقی از لحظه ها - هر عمقی که دارند یا ندارند - لذت ببر... و بقیه ی چیزها را رها کن...

 

بخاطر شادی...
ما را در سایت بخاطر شادی دنبال می کنید

برچسب : سجده ی آخر نماز,ذکر سجده ی آخر نماز, نویسنده : 9zendegi-shadie بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 14:45